درباره وبلاگ


به وبلاگ من خوش آمدید . عضو شوید و نظر بدهید
آخرین مطالب
آرشيو وبلاگ
نويسندگان


ورود اعضا:


نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:

برای ثبت نام در خبرنامه ایمیل خود را وارد نمایید




آمار وب سایت:
 

بازدید امروز : 55
بازدید دیروز : 13
بازدید هفته : 182
بازدید ماه : 207
بازدید کل : 94016
تعداد مطالب : 12
تعداد نظرات : 2
تعداد آنلاین : 1



قرآن مقدس
به وبلاگ قرآنی خوش آمدید . بازدید از آن را از دست ندهید




سوال : چرا قرآن داستانهای زیادی نقل کرده است؟

 

پاسخ : شیوه تربیتی قرآن بر نشان دادن الگوهای انسان کامل استوار است . 

 

آنها به انسان یاد می دهند که در هر موقعیتی چگونه باید رفتار نمود .

 

داستانهای قرآن همه واقعی هستند و درسهای فراوانی به طالبین راه انسانیت

 

ارائه می نمایند .

 

مثلا در مقابل زورگویان باید مانند موسی و در مقابل هوا وهوس باید چون

 

یوسف عمل نمود .



چهار شنبه 6 / 4 / 1398برچسب:, :: 16:12 ::  نويسنده : آرزو

 


بنی اسرائیل موسی را تنها گذاشتند موسی فرمود: پروردگارا من جز خود و برادرم کسی را

در اختیار ندارم بین ما و جماعت نابکار جدایی افکن پروردگار فرمود، برآنان حرام شد،

چهل سال درزمین سرگردان شوند و بر فاسقان اسفناک مباش! 

 

                                (برگرفته از سوره مائده ایات 24-26)


نامردمان علی(ع) راتنها گذاشتند علی ماند و فاطمه(س)، علی به همراه فاطمه(س) خانه به

خانه همراه می طلبید . فاطمه (س) خدا را شاهد گرفت که ازآن قوم غضبناک است و فرمود:

بارالها! وفاتم رابرسان . علی(ع) فرمود: خدایا ! مرا از اینان بگیر و این چنین شد که :   

   در زمین سرگردان شدند.


خداوند رسول و خاندان رسول را فرستاد که رحمه للعالمین بودند .
فاطمه(س) را فرستاد و

رضایتش را دررضایت او قرار داد و غضبش را در غضب او.   

مسلمین در سایه رحمت پروردگار بودند تا اینکه فاطمه(س) را آزردند و او را به خشم

آوردند.
رحمت فروختند و غضب الهی خریدند و دربیابانهای ضلالت سرگردان شدند . اینک آنان ،

فاطمه (س) را گم کردند . گفتند : مزارش ناپیداست ولی محور هستی را گم کردند.


تاریخ می گوید : آنگاه که مردم غافل خفته بودند هفت تن در جوار پیکر او
بودند ، بعدها

همینان مزار فاطمه (س) رامی شناختند . امروزهم، همه ولی و امامشان را گم کرده اند در

هیاهوی روزگارها سرگردانن، آنگاه که مسلمین غافل در بیابانهای حیرت و غفلت

سرگردانند ، اما هستند کسانی که از امامشان غافل نیستند و نزدیک اویند .

حال بیاییم دل فاطمه(س) را بدست آوریم که این شاه راه رسیدن به رحمت است وی را

شادمان سازیم که خدا از ما شادمان شود تا از سرگردانی نجات یابیم به هرگونه که می توانید

دل فاطمه (س) را بدست آورید که این ، کلید رحمت است .


اگر حضور می خواهید حاضر باشید، مهدی(عج) فاطمه(س) را حاضر ببینید، همانند صدیقه

طاهره(س) ذکر بگویید وبا مهدی(عج) نماز بخوانید، همه چیز خود را به مهدی(عج)

فاطمه(س) تقدیم کنید ، دعاهایتان را، قرائتتان را، شب زنداریهایتان را...


 اگر لحظاتتان را، با او باشید در حضورش خواهید بود ، حتی در عصر غیبت رضایت خدا

در رضایت او، رضایتش را بدست آورید او سریع الرضاست .


با او باشید از اینجا تا قیامت از قیامت تا بی نهایت.

 

 

 

 

 



چهار شنبه 6 / 4 / 1398برچسب:, :: 15:35 ::  نويسنده : آرزو


مردی صبح زود از خواب بیدار شد تا نمازش را در خانه خدا (مسجد)

بخواند. لباس پوشید و راهی خانه خدا شد. در راه به مسجد، مرد زمین

خورد و لباسهایش کثیف شد. او بلند شد، خودش را پاک کرد و به خانه

برگشت. مرد لباسهایش را عوض کرد و دوباره راهی خانه خدا شد. در

راه مسجد و در همان نقطه مجدداً زمین خورد! او دوباره بلند شد، خودش

را پاک کرد و به خانه برگشت. یک بار دیگر لباسهایش را عوض کرد و

راهی خانه خدا شد. در راه به مسجد، با مردی که چراغ در دست داشت

برخورد کرد و نامش را پرسید. مرد پاسخ داد: "من دیدم شما در راه به

مسجد دو بار به زمین افتادید"، از این رو چراغ آوردم تا بتوانم راهتان

را روشن کنم. مرد اول از او به طور فراوان تشکر می کند و هر دو

راهشان را به طرف مسجد ادامه می دهند. همین که به مسجد رسیدند،

مرد اول از مرد چراغ بدست در خواست می کند تا به مسجد وارد شود و

با او نماز بخواند. مرد دوم از رفتن به داخل مسجد خودداری می کند.

مرد اول درخواستش را دو بار دیگر تکرار می کند و مجدداً همان جواب

را می شنود. مرد اول سوال می کند که چرا او نمی خواهد وارد مسجد

شود و نماز بخواند؟ مرد دوم پاسخ می دهد: "من شیطان هستم." مرد

اول با شنیدن این جواب جا می خورد. شیطان در ادامه توضیح می دهد:

"من شما را در راه به مسجد دیدم و این من بودم که باعث زمین خوردن

شما شدم. وقتی شما به خانه رفتید، خودتان را تمیز کردید و به راهمان

به مسجد برگشتید، خدا همه گناهان شما را بخشید. من برای بار دوم

باعث زمین خوردن شما شدم و حتی آن هم شما را تشویق به ماندن در

خانه نکرد، بلکه بیشتر به راه مسجد برگشتید. به خاطر آن، خدا همه

گناهان افراد خانواده ات را بخشید. من ترسیدم که اگر یک بار دیگر

باعث زمین خوردن شما بشوم، آنگاه خدا گناهان افراد دهکده تان را

ببخشد. بنابراین، من شما را از سالم رسیدن به خانه خدا (مسجد) مطمئن

ساختم.



شنبه 7 / 4 / 1390برچسب:, :: 15:33 ::  نويسنده : آرزو

بيا در پرتو انوار قرآن


بيا تا بنگري آثار قرآن


رسي بر آن نشاط جاوداني


لتجري تحتها الانهار قرآن


بيا تا مي‌تواني بهره بردار


زبحر حكمت ذخّار قرآن


بقرآن عرضه كن خود را و بشناس


بگوشت چون رسد گفتار قرآن


ز كردار بد خود اي برادر


چرا چندين كني آزار قرآن


خدا ناخواسته با اين رويّه


مگر هستي پي پيكار قرآن


بقول و فعل زشت خود نداني


كه هر دم كرده‌اي انكار قرآن


سزد هنگام غربت بهر ياري


شود جانهاي ما ايثار قرآن


بـقرآن (شاعرا) ايمان بياور


كه گمراهند بس كفّار قرآن



شنبه 7 / 4 / 1390برچسب:, :: 15:28 ::  نويسنده : آرزو

قرآن بخوان ! تمام جهان گوش مي‌شود


غير از تو هر چه هست فراموش مي‌شود

اي شعله شگفت حقيقت ! چراغ درك


پيش تشعشعات تو خاموش مي‌شود

محو حراي زمزمه آسماني‌ات


داود هم به محض تو مدهوش مي‌شود

قرآن بخوان ـ صراحت جاري ! ـ كه ناي تو


جرعه به جرعه در نفسم نوش مي‌شود

باغي‌ست سمت روشن انديشه‌هاي بكر


باغي كه از شميم تو گلپوش مي‌شود

لب باز كن به زمزمه در اين سكوت محض


قرآن بخوان ! تمام جهان گوش مي‌شود



شنبه 7 / 4 / 1390برچسب:, :: 15:27 ::  نويسنده : آرزو

صفحه قبل 1 2 3 صفحه بعد